استعداد یا زحمت
مانند هر تلاش ، تلاش برای موفقیت و خیلی بیشتر روی کاغذ ضروری است. کار یا عادت آن ممکن است مادر استعداد باشد. یک نویسنده باید تا زمانی که قدرت شود ، بیش از کاردستی خود کار کند و تنها مسیری که نویسنده می تواند این کارآیی را تشکیل دهد ، با کار در آن ، نشستن در میز یا رایانه و نوشتن است.
این مانند هر کار ، این شامل هزینه زمان صرف وقت برای نوشتن ، زمان صرف فکر کردن ، زمان صرف تمرین کاردستی نوشتن و زمان صرف شده برای ایجاد آنچه برای ایجاد و چگونگی نوشتن آن است. همه اینها به عادت کار ، استفاده از زمان ، روال نشستن در یک میز یا قبل از نوعی رایانه و وقت و تلاش شما برای نوشتن نیاز دارد.
به تعویق انداختن ، طغیان ، تأخیر و تردید در هر استعدادی که نویسنده در اختیار دارد پنهان می شود. این استعداد فقط با مجبور کردن خود به ایجاد ، همچنین نوشتن مداوم ، روزانه ، این استعداد را توسعه می دهد و نتیجه می گیرد. نیازی به گفتن نیست ، مقدار زمان صرف شده در نوشتن بستگی به وضعیت ، میل و هدف هر شخص دارد. یادگیری چگونگی استفاده از استعدادی که خاص در اختیار دارد ، جایی است که تلاش در آن کنترل می شود ، جایی که مبارزات شامل یک هدف است ، و جایی که عزم برای دستیابی به موفقیت ضروری است.
یادگیری چگونگی استفاده دقیق از کل استعدادهای مربوطه می تواند منجر به موفقیت و رضایت بزرگ شود. "یادگیری چگونگی استفاده دقیق از کل استعداد مربوطه" ممکن است بخش دشواری باشد ، بخشی که به فداکاری زیادی ، اندیشه و تأمل زیادی نیاز دارد ، و استفاده از آن در واقع یا تایپ کردن آنچه در برخی از قالب ها یا صفحه نمایش قابل بازیابی است. بعضی اوقات حتی ممکن است چالش برانگیز باشد.
اندیشه و تأمل دو ملزومات مهم مورد نیاز هر نویسنده است-فکر می شود که از روح نویسنده چه شعر و چه نثر است ، بازتابی که آن تفکر را ایجاد می کند. تمام نوشتن ها از اعماق در داخل سرچشمه می گیرند و جوهر فرد را مظهر می کنند. بدون آن نوع توجه ، نوشتن کم عمق و ضعیف است.
هنگامی که افکار پاره شدند و به عنوان کلمات موجود در صفحه ملموس باشند ، زمان و انرژی آن است که ایده ها را بررسی ، ارزیابی و تجدید نظر کنید و آنها را صیقل دهید تا زمانی که درخشش درخشش داشته باشند و واقعاً و دقیق آنچه را که نویسنده در نظر گرفته است بیان کنند.
بنابراین ، کار صنایع دستی نویسنده به سه چیز نیاز دارد: فکر ، کار و تجدید نظر.